
نظرات شما عزیزان:
دمش گرم …
باران را می گویم،
به شانه ام زد و گفت:
“خسته شدی …
امروز را تو استراحت کن…
من به جایت می بارم
باران را می گویم،
به شانه ام زد و گفت:
“خسته شدی …
امروز را تو استراحت کن…
من به جایت می بارم
برچسبها:
تاريخ : شنبه 13 آبان 1391برچسب:, | 9 بعد از ظهر | نویسنده : EhsAn | 1 نظر